فرهنگی که در آن باید همیشه در دسترس باشیم، تعادل بین کار و زندگی را به امری دشوار بدل کرده است. اما واحدهای منابع انسانی میدانند که این تعادل در اشتیاق به کار افراد اهمیت زیادی دارد. با برقراری تناسب میان زندگی شخصی و حرفهای، اشتیاق بیشتری به هر دو حوزه پیدا میکنیم. با این وجود، وقتی کارکنان برای ایجاد مرز بین کار و خانه مدام در تقلا باشند، به سختی میتوانند کار خود را با تمرکز و اشتیاق انجام دهند.
ارتباط بین تعادل کار و زندگی و پیوند سازمانی (که اغلب نادیده گرفته میشود)، از راه «تندرستی» برقرار میشود. سلامت روانی نشان میدهد که تا چه میزان میتوانیم تعهدات شخصی و حرفهای خود را مدیریت کنیم. کارکنان مضطرب در ایجاد تعادل بین کار و زندگی مشکل دارند، و این ضعف آنها به بیانگیزگی میانجامد. تحقیق جدید موسسه Gallup نشان داد کارکنانی که از سطح سلامت بالاتری برخوردار هستند، اشتیاق بیشتری نسبت به کار دارند. با این اوصاف، واحد منابع انسانی چه کمکی میتواند به این موضوع کند؟
برخی فکر میکنند که تنها خودِ فرد در ایجاد تعادل بین کار و زندگی نقش دارد، و وظیفه سازمان صرفاً بهبود پیوند سازمانی کارکنان است. اما این طرز فکر درست نیست؛ واحدهای منابع انسانی برای برقراری تعادل به کارکنان کمک میکنند و در این میان نقشی حیاتی دارند. با تشویق کارکنان به برقراری تعادل بین کار و زندگی، سازمانتان را به محلی برای پرورش نیروهای سالم و مشتاق تبدیل میکنید.
7 راهکار منابع انسانی برای ایجاد تعادل میان کار و زندگی
برای بسیاری از افراد، کار در پایان ساعت اداری خاتمه میپذیرد. برای برخی دیگر، حتی در تعطیلات آخر هفته هم ادامه پیدا میکند. در ادامه برخی اقدامات جهت محدود کردن عوامل استرسزای مرتبط با کار معرفی میشوند.
1- مزایایی برای کارکنان فراهم کنید
سیاستهای بسیاری مثل ممنوعیت استفاده از تلفن همراه نشاندهنده بیاعتمادی به کارکنان است. میتوان به آسانی و با کنار گذاشتن این سیاستها، احساس رضایت کارکنان را افزایش داد.
کارکنان شما عاشق دریافت مزایایی نظیر عضویت رایگان در باشگاه ورزشی، یا کوپن تخفیف خشکشویی و مواردی از این دست هستند. منابع انسانی با ارائه این مزایا تیمهایی رضایتمندتر خواهد داشت.
2- امکان دورکاری و کار منعطف را فراهم کنید
امروزه، داشتن شرایط کاری منعطف برای کارکنان بسیار بااهمیت است، زیرا دوست دارند که در ارتباط با مدیریت کارشان (زمان، مکان و چگونگی انجام کار) به آنها اعتماد شود. در مجموع، کارکنان برای مدیرانی که آنها را به خودمدیریتی تشویق و از مدیریت ذرهبینی و سرزنشگری اجتناب میکنند، ارزش قائل هستند.
3- برای مدیریت درخواستهای مرخصی یک برنامه تدوین کنید
اگر فردی قصد مرخصی رفتن دارد به معنی تنبلی او نیست. در حقیقت، افرادی که بیشتر به مرخصی میروند، از شغل خود رضایت بیشتری دارند. داشتن زمان فراغت، یکی از عوامل مهم در سلامت، اشتیاق، خلاقیت، و موفقیت در زندگی شخصی محسوب میشود.
هنگام تنظیم برنامه مدیریت درخواستهای مرخصی، نیازهای کارکنانتان را در اولویت قرار داده، و تلاش کنید تا حد امکان با درخواستهایشان موافقت کنید.
4- زمان استراحت روزانه را فراموش نکنید
منابع انسانی باید اطمینان حاصل کند کارکنان علاوه بر مرخصی، روزانه دو وقت استراحت 15 دقیقهای و زمان صرف ناهار داشته باشند. همچنین، باید کارکنان را به کمی پیادهروی و کار کردن در بخشهای مختلف دفتر تشویق کنید، زیرا فاصله گرفتن از یکنواختی به افزایش بهرهوری کمک میکند.
5- از کارکنان والد حمایت کنید
بسیار اتفاق میافتد که شرکتها به دلیل ناتوانی در حمایت از نیازهای والدانه، کارکنان با استعداد خود را از دست میدهند. هم پدران و هم مادران، ترجیح میدهند زمان بیشتری را با کودکان خود بگذرانند، اما وقتی مجبور به اضافهکاری باشند، چنین امری دشوار میشود. انعطافپذیری در برخورد با این والدین بسیار ضرورت دارد.
میتوانید با فراهم کردن مرخصی ویژه والدین به عنوان یک مزیت، به کارکنان خود در برقراری تعادل میان کار و زندگی کمک کنید. این کار بهعنوان عاملی برای ایجاد انگیزه در کارکنان برای بهبود عملکرد عمل میکند.
6- یک الگوی خوب باشید
بیایید روراست باشیم. اگر کارکنان ببینند که همکاران و مدیرانشان و نیز اعضای منابع انسانی، از جان و دل برای کار مایه میگذارند، آنها نیز احساس میکنند باید چنین رویکردی را پیش گرفته و فراتر از وظایف خود عمل کنند. مدیریت سازمان باید الگوی رفتاری باشد که قصد ترویج آن را دارد. مثلاً اگر میخواهید تعادل بین کار و زندگی رعایت شود، خود باید پیشقدم شده و از پیام دادن به کارکنان در زمان فراغتشان اجتناب کند.
7- امکان فعالیتهای داوطلبانه را فراهم کنید
کارکنان نسل هزاره (افرادی که حدودا 20 تا 40 سال دارند) بیش از پیشینیان خود از انجام فعالیتهای اجتماعی انگیزه میگیرند. از آن جا که بیشتر نیروی کار شما را این دسته تشکیل میدهند، دستکم ماهی یکبار، روزی را برای فعالیت داوطلبانه (ضمن پرداخت حقوق به کارکنان) در نظر بگیرید.
اگر به آنها اجازه دهید تا خودشان خیریه مد نظرشان را انتخاب کنند، احساس آزادی بیشتری پیدا میکنند. نتیجه نهایی چنین اقداماتی این است که کارکنان احساس بهتری نسبت به محیط کار، خودشان و نیز جهان اطرافشان پیدا میکنند.
نقش منابع انسانی در بهبود سلامت روانی کارکنان
سلامت روانی به عنوان «تندرستی» در حوزههای احساسی، روانشناختی و اجتماعی تعریف میشود. بدیهی است که سلامت روانی یک فرد در نحوه تفکر، احساسات و رفتارهایش نقش داشته، و با میزان تابوآوری او در ارتباط با دیگران، نسبت مستقیم دارد.
از سوی دیگر، طبق تعریف انجمن منابع انسانی، «تندرستی» به سلامت کلی (چه بدنی و چه روانی) فرد اشاره دارد. زمانی که کارفرمایان بر تندرستی تمرکز میکنند، در واقع راه حلهای پیشگیرانهای را جلوی پای کارکنان میگذارند، که از بیمار شدن و نیز مشکلات بلندمدت جسمی و روحی آنها جلوگیری میکند. برای مثال، منابع انسانی میتواند با فراهم کردن امکان عضویت در باشگاه بدنسازی، کلاس یوگا و جلسات مدیتیشن، حمایت خود را از تندرستی کارکنان نشان دهد.
نقش منابع انسانی در ایجاد فرهنگ و ارزشهای قوی سازمان غیر قابل انکار است. و از آن جایی که شما به عنوان اعضای منابع انسانی مسئول سلامت روانی همتیمیهای خود هستید، باید نهایت تلاش خودتان را برای این کار به خرج دهید. در ادامه، گامهایی را برای تثبیت و اجرای فعالیتهای مربوط به سلامت روانی کارکنان، به شما معرفی خواهیم کرد.
1- با بحثهای آزاد، از حس استیگمای کارکنان بکاهید
به راه انداختن گفتوگوهای آزاد و پرنشاط درباره سلامت روانی در محیط کار (به خصوص اگر توسط منابع انسانی انجام گیرد)، میتواند به کاهش احساس استیگما (زمانی اتفاق می افتد که فرد به دلیل متفاوت بودن، خجالت کشیده و خود را از دیگران جدا می کند.) کمک کند. ورود خودتان به بحث درباره اهداف شخصی و سلامت روانی، و نیز دعوت از افراد با تجربه برای صحبت دراین باره، میتواند به ترغیب کارکنان برای بیان آزادانه چالشهای روانی خود کمک کند.
همچنین، ابراز توجه خالصانه به همکاران، و اشاره به تغییرات رفتاری یا خلقی آنها، میتواند روشی موثر برای شروع گفتوگو در این حوزه باشد. به ویژه، ارائه پیشنهاداتی در ارتباط با تعادل بین کار و زندگی، میتواند راهگشا باشد. فراهم کردن محیطی که در آن کارکنان نسبت به سلامت روانی خود احساس حمایت و توجه کنند، میتواند به ایجاد جوی مثبت و افزایش بهرهوری کمک کند.
2- کارکنان خود را در تمامی سطوح آموزش دهید
مداخله زودهنگام میتواند از آثار مشکلات روانی بکاهد، بنابراین افراد مسئول در این حوزه (مثل شما) باید بتوانند علائم مشکلات روانی کارکنان را تشخیص دهند.
از طرفی، ممکن است افراد به دلیل فشار زیاد کاری و روشهای مدیریتی بد (که خود عامل استرس و عملکرد ضعیف هستند)، مایل به صحبت در این باره نباشند.
آموزش کارکنان برای کار با نرمافزارهای پیشرفته که وظایفی نظیر تهیه لیست حقوق، مدیریت حضور و غیاب، مدیریت عملکرد و … را خودکار انجام میدهند، آنها را برای بهتر کار کردن آماده میکند. فراهم کردن آموزشهای پایدار و تشویق کارکنان به تغییر سیاستهای شرکت در راستای حمایت از خودشان، و نیز به کار گیری نرمافزارهای موثر، راهکارهایی قدرتمند برای ارتقای سطح تندرستی کارکنان به حساب میآیند.
3- رفتار صحیح را مدلسازی کنید
اگر طرفدار حفظ سلامت روان، باید خودتان الگوی بقیه شده و در برنامههای مراقبت فردی شرکت کنید. صحبت کردن درباره جلسات تراپی یا سرگرمیهای خودتان، میتواند به کارکنان شجاعت لازم را برای مطرح کردن مشکلات روانیشان بدهد، که نتیجه این رویکرد ایجاد محیط کاری سالم و کارآمد است.
منابع انسانی میتواند با پیشقدم شدن در این راه و گفتوگوی رودررو با کارکنان، بدون رد شدن از خطوط قرمز، به ایجاد محیطی حمایتگر کمک کند. همچنین، منابع انسانی با گشودگی در گفتوگوها و ارائه پیشنهادات مفید، فضایی سرشار از اعتماد به وجود میآورد، که در آن کارکنان برای صحبت درباره دغدغههایشان احساس راحتی میکنند.
4- شنونده خوبی باشید و تا جای ممکن روابط خود را توسعه دهید
در جریان قرار دادن تیمها نسبت به آخرین تغییرات سازمانی و شفاف بودن نسبت به برنامههای کاری، میتواند به کاهش استرس آنها کمک کند. مدیران و اعضای منابع انسانی باید خوشبرخورد و منعطف باشند، زیرا کارکنانی که مافوقهایشان افرادی خشک و سختگیر هستند، بیش از دیگران با مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنند.
وقتی کارکنان برای مطرح کردن دغدغههایشان به شما اعتماد میکنند، باید شنونده خوبی بوده و از خود همدلی نشان دهید. حتی اگر اطلاعات زیادی را با شما به اشتراک نگذارند، باید برای ایجاد فضایی امن که افراد در آن آزادانه صحبت میکنند، تلاش کنید. این کار منجر به ایجاد محیطی فراگیر میشود، که در آن همه افراد احساس مورد حمایت بودن دارند.
5- مثل یک دوست خوشرو و صمیمی باشید
تیم منابع انسانی نقشی حیاتی در آسوده خاطر ساختن داوطلبانی دارند که به دلیل ترس از قضاوت شدن، از صحبت درباره مسائل روانیشان خودداری میکنند. آنها باید برای داوطلبان توضیح دهند که سازمان، پذیرای دغدغههای روانیشان بوده، و ازشان حمایت میکند. این کار به جذب و نگه داشتن استعدادهایی کمک میکند که در غیر این صورت، برای ورود به سازمان تردید میکردند.
بهعلاوه، اجرای برنامهای که شامل آموزش سلامت روان، تغذیه، تعادل بین کار و زندگی، و ترویج گفتوگوهای آزادانه با بهکارگیری افراد حرفهای در حوزه سلامت، محیطی را ایجاد میکند که در آن کارکنان برای گفتوگو درباره مشکلات روانی خود، احساس راحتی میکنند. اجرای چنین برنامهای این پیام را منتقل میکند که کارفرما شخصی حمایتگر، و نسبت به تندرستی کارکنان متعهد است.
6- به دورکاری توجهی ویژه داشته باشید
شفاف و صادق بودن رهبران نسبت به مسائل شخصی کارکنان (از جمله مسائل روانی) در زمان دورکاری، میتواند چهره انسانیتری به آنها داده و محیطی مثالزدنی و سرشار از اعتماد به وجود آورد. مطالعهای نشان داد که رهبری صادقانه میتواند به ایجاد اعتماد، و افزایش اشتیاق و بهرهوری کمک کند. وقتی رهبران آزادانه درباره دغدغههایشان صحبت کنند، فضایی امن برای کارکنان به وجود میآید تا درباره چالشهای سلامت روان خود به گفتوگو بپردازند. رسیدگی به این موضوع، از بخشهای مهم مدیریت منابع انسانی محسوب میشود.
در دنیای پرشتاب امروز، بسیاری از افراد به قصد جواب دادن و نه به قصد درک کردن، مطلبی را گوش میکنند. بسیار مهم است که بدانیم در بسیاری از اوقات، افراد نیازمند کسی هستند که خالصانه و بدون قضاوت یا نصیحتهای بیجا، به آنها گوش کند. اختصاص چند دقیقه برای گوش دادن فعال به یک فرد، تاثیر بهسزایی بر تندرستی وی داشته، و به ایجاد همدلی بین شما کمک میکند.
7- با ملاحظه و منعطف باشید
برای ایجاد محیط کاری حمایتگر و جذاب که با سلامت روانی کارکنان سازگار باشد، لازم است اقداماتی نظیر پرورش ارتباطات، تعیین اهداف معنادار، فراهم کردن فرصتهای یادگیری، و ایجاد آگاهی از اهداف سازمان را، به انجام برسانیم. از طرفی، مدیران منابع انسانی باید مراقب تندرستی کارکنان بوده، و نقشی فعال در حمایت از آنها ایفا کنند.
همچنین لازم است تا برای کمک به سلامت روانی کارکنان، همدلی و ذهنآگاهی را در آنها تقویت کنیم. برچسب زدنها و استفاده از الفاظ رکیک، میتواند تاثیر مخربی بر سلامت روانی فرد داشته باشد. به همین منظور، مدیران منابع انسانی باید از رعایت احترام در روابط بین افراد اطمینان حاصل کرده، و برنامههای حمایت از کارکنان را با هدف کمک به سلامت روانی آنها، به اجرا درآورند. منابع انسانی به کمک همدلی و حمایت، میتواند نقشی اساسی در ایجاد محیط کاری شاد و فراگیر ایفا کند.
8- افراد درگیر با چالشهای روانی را به خاطر تلاشهایشان، مورد تقدیر قرار دهید
افراد مستعد و خلاق (نظیر هنرمندان و دانشمندان مشهور)، معمولا با چالشهای روانی نظیر افسردگی دست و پنجه نرم کردهاند. به طور مشابه، ممکن است در یک شرکت، افراد ماهر و خلاق دچار مشکلات روانی باشند. قدردانی و پاداش به کارکنان به شکلهای مختلف (مثل اعطای گواهینامه و مدرک، پاداش نقدی و ارتقای شغلی)، میتواند تاثیر مهمی در بهبود روحیه و انگیزه آنها داشته باشد.
وقتی کارکنان احساس ارزشمند بودن پیدا کرده و بدانند که به خاطر تلاشهایشان مورد تقدیر قرار میگیرند، تعهد و اشتیاق بیشتری نسبت به کار خود پیدا میکنند. این کار نهتنها تندرستی آنها را بهبود میبخشد، بلکه وفاداری و حس دوستی را در سازمان افزایش میدهد که به موفقیت کل مجموعه میانجامد.
نتیجهگیری
مدیران منابع انسانی به هیچ وجه نباید اهمیت تندرستی کارکنان را در محیط کار دست کم بگیرند؛ چرا که تاثیری مستقیم بر بهرهوری آنها دارد. مسئولان منابع انسانی با پرورش محیطی که در آن کارکنان، خود را مسئول سلامتشان بدانند و فرصتهای رشد برایشان فراهم باشد، باعث افزایش اشتیاق و سلامت روانی آنها میشوند.
شرایطی که در آن کارکنان برای ارائه بازخورد، پرسیدن سوال، گزارش مشکلات و خطاها، و مطرح کردن ایدههای جدید (بدون ترس از عواقب آن) احساس راحتی کنند، هم برای افراد و هم برای سازمان، سودمند است. محیط کاری سالم و امن، از سلامت روانی همه نیروها حمایت کرده، و پیشگیریهای لازم را برای جلوگیری از آسیبهای روانی، به عمل میآورد.