تحلیل تغییرات بازار کار کارکنان ماهر در ایالات متحده، راههای جدیدی را نشان میدهد که تکنولوژی میتواند به مقابله با چالشهای فعلی نیروی کار کمک کرده و بهرهوری را افزایش دهد.
یکی از چالشهای بازار کار نیروهای ماهر در ایالات متحده، ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای نیروی کار است. بررسی برخی از بخشهایی که بیشترین تأثیر را متحمل شدهاند، مانند بخش تولید و بخش ساخت و ساز، میتواند به شناسایی دلایل تغییرات نیروی کار و ارائه راهکارهایی برای تعدیل اثرات آن و در عین حال افزایش بهرهوری کمک کند.
در پژوهش ما، دو عامل اصلی این عدم تعادل در بخشهای تولید و ساخت و ساز – هرچند که در کلیت بازار و بخشهای دیگر نیز احساس میشود – وجود نیروی کار رو به پیری با جایگزینی محدود و افزایش چشمگیر تقاضا برای کارکنان است.
بخشهای تولید و ساخت و ساز و همچنین بخشهای دیگر مانند بهداشت و درمان و مالی، کاهش چشمگیری در نیروی کار خود تجربه کردهاند، در حالی که تعداد کمی کارآموز یا فارغالتحصیل جدید برای جایگزینی آنها جذب شده است. طبق گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) انتظار میرود نسبت افراد در سنین پس از کار به افراد در سنین کاری در بازار کار کارکنان ماهر ایالات متحده، در سال 2027 نسبت به سال 1984 حدود 75 درصد افزایش یابد.
در همین حال، پیمایشJobber در سال 2023 نشان داد که 79 درصد از پاسخدهندگان 18 تا 20 ساله در ایالات متحده گفتند که والدین از آنها میخواستند پس از دبیرستان به دانشگاه بروند، در حالی که تنها 5 درصد از آنها همین نظر را در مورد مدارس فنی و حرفهای داشتند.
این صنایع با تقاضای بالای نیروی کار نیز مواجه هستند زیرا پروژههای زیرساختی و بازسازی املاک و مستغلات رو به افزایش است. به عنوان مثال، از هم اکنون تا سال 2030، صنعت انرژیهای تجدیدپذیر جهانی به 1.1 میلیون کارگر یقه آبی بیشتر برای توسعه و ساخت نیروگاههای بادی و خورشیدی و 1.7 میلیون کارگر دیگر برای بهرهبرداری و نگهداری آنها نیاز خواهد داشت.
شایان ذکر است که استراتژیهای سطح شرکت به تنهایی برای مقابله با مشکلات سیستمی کافی نیستند و این مشکلات به راهحلهای جدیدی نیاز دارند که با همکاری بخش خصوصی، دولت و نهادهای آموزشی ایجاد شده باشد. با این حال، ما طی همکاری با شرکتهای فعال در عملیات تولید و ساخت و ساز، سه راه را شناسایی کردهایم که تکنولوژی میتواند در سطح سازمانی برای مقابله با این چالشهای نیروی کار مورد استفاده قرار گیرد. البته این راهحلها میتواند به سایر بخشها نیز کمک کند.
استفاده از هوش مصنوعی مولد برای کمک به آموزش و جامعهپذیری کارکنان جدید
یک شرکت مهندسی را در نظر بگیرید که از هوش مصنوعی مولد برای پشتیبانی از کارکنان جدید در طول فرآیند جامعه پذیری استفاده میکند. استفاده از این فناوری برای کمک به کارکنان جدید در پیگیری وظایف و پاسخگویی به سوالات در اسرع وقت، به این شرکت امکان داد تا نیروی کار ماهر کمیاب خود را حفظ کند.
خودکارسازی وظایف برای آزاد کردن زمان کارکنان جهت تمرکز بر کارهای با ارزش افزوده بیشتر
به عنوان مثال، یک تولیدکننده تجهیزات سنگین از «رباتهای همکار» در کنار کارکنان استفاده میکند تا وظایف تکراری را خودکار کند و زمان کارکنان را برای انجام کارهای پیچیدهتر و تحلیلی آزاد کند. این امر بهرهوری را 40 درصد افزایش داده و استفاده از منابع را 50 درصد بهبود بخشیده است.
استفاده از تکنولوژی برای امکانپذیر کردن کار از راه دور و انعطافپذیری بیشتر
یک تولیدکننده تجهیزات الکترونیک از فناوری دوقلوهای دیجیتال و فناوریهای کنترل از راه دور استفاده کرده است تا تکنسینها بتوانند تجهیزات کارخانه را از هر جای جهان کنترل و رفع اشکال کنند. انعطافپذیری حاصل از این روش، نرخ جایگاههای خالی را 25 درصد کاهش داده و بهرهوری را تقریباً دو برابر کرده است.
چنان که تحقیقات مؤسسه جهانی مکنزی نشان داده است، رشد بهرهوری در کشورها در حال کاهش است یا برای برخی از آنها اصلاً شروع نشده است. بنابراین بهرهوری یک موضوع حیاتی است.
رشد بهرهوری در اقتصادهای پیشرفته، که شامل ایالات متحده نیز میشود، از زمان بحران مالی جهانی در حدود سال 2008 حدود یک درصد کاهش یافته است. این نرخ در اقتصادهای نوظهور از 5.9 درصد در سال 2007 به 3.4 درصد در سال 2022 کاهش یافتهاست، و با سرعت فعلی بهبود، اقتصادهای نوظهور هرگز به سطح اقتصادهای پیشرفته نخواهند رسید.
موارد استفاده از تکنولوژی که در بالا توضیح داده شد با بسیاری از استراتژیهای سطح شرکت همسو هستند که سازمانها میتوانند برای کمک به افزایش بهرهوری در کشورهای خود و بهبود استاندارد زندگی کارکنان و هموطنان خود از آنها استفاده کنند.
علاوه بر این، توصیههای ارائهشده در اینجا منافی نیاز به یک فرهنگ سالم و تعالی عملیاتی در سطح شرکت نیست، که برای جذب و حفظ استعدادها حیاتی است.
منبع : mckinsey.com