اهمیت رضایت شغلی در محیط کار

تصور کنید که هر روز ناراحت و بی‌انگیزه سر کارتان حاضر می‌شوید، چون از شغل‌تان ناراضی هستید. از سوی دیگر، فرض کنید که برای رسیدن به محل کار و شروع روز کاری انگیزه زیادی دارید، چون به کاری که انجام می‌دهید علاقه‌مندید. داشتن رضایت شغلی برای کارکنان اهمیت خیلی زیادی دارد. رضایت شغلی می‌تواند ذهنیت، خلق‌وخو و رویکرد شما را نسبت به وظایف محول‌شده تغییر دهد. چندین مولفه شغلی وجود دارد که در رضایت شغلی تأثیرگذار است، و نظریه‌های زیادی مطرح شده‌اند که به توضیح مفهوم رضایت شغلی کمک می‌کنند. برای آشنایی بیشتر با این موضوعات با ما همراه باشید. 

تعریف رضایت شغلی 

همه نمی‌توانند این را صادقانه بگویند که از کارشان راضی هستند. رضایت شغلی به شرایط روانی، فیزیولوژیکی و محیطی بستگی دارد.

رضایت شغلی تمام آن چیزی است که کارکنان در شغل خود تجربه می‌کنند. در واقع، نتایج مثبتی است که کارکنان در حین انجام کار خود دریافت می‌کنند.

اگر کارکنان از شغل خود راضی باشند، احساس انگیزه و خوشحالی دارند. کارمندان زمانی احساس رضایت می‌کنند که آنچه را از شغل خود انتظار دارند، به دست آورند. این دستاورد می‌تواند ارتقاء شغلی، درآمد بهتر، محیط کاری خوب و . . .  باشد.

 

مولفه‌های رضایت شغلی

افراد در شغل خود انتظار مزایا یا نتایج مشخصی را دارند. در واقع، اینها مؤلفه‌هایی هستند که اساس رضایت شغلی را تشکیل می‌دهند. سه مؤلفه رضایت شغلی عبارتند از - مؤلفه ارزیابی، مؤلفه شناختی و مؤلفه عاطفی.

مؤلفه ارزشیابی 

مولفه ارزشیابی در مورد این است که کارمند چه احساسی نسبت به کارفرمای خود دارد. کارکنان می‌توانند سازمان را دوست داشته باشند، از آن بدشان بیاید، یا احساسات ضد و نقیضی در مورد آن داشته باشند. وقتی کسی ازتان می‌پرسد: «چقدر از شغلت رضایت داری؟» پاسخ شما خلاصه‌ی حسی است که نسبت به جنبه‌های مختلف سازمان دارید. در واقع، پاسخ شما، دیدگاه کلی شما در مورد سازمان است. 

مؤلفه شناختی

مؤلفه شناختی رضایت شغلی، باورها و انتظارات کارمند را در برمی‌گیرد؛ اینکه کارکنان احساس کنند کارشان قابل احترام، قابل قدردانی یا چالش‌برانگیز است.

مؤلفه عاطفی 

حسی که یک سازمان در کارکنان خود ایجاد می‌کند به عنوان مؤلفه عاطفی شناخته می شود. بازخوردها و موقعیت‌های مثبت باعث می‌شود کارمند احساس تعلق داشته باشد، در حالی که بازخوردها و موقعیت‌های منفی می‌تواند روی احساس خودارزشمندی تأثیر بگذارد و باعث شود احساس بی‌اعتباری کند.

رضایت شغلی

 

عوامل رضایت شغلی 

عوامل  زیادی هستند که موجب رضایت شغلی می‌شوند؛ از شرایط کار گرفته تا سیاست‌های مسئولیت اجتماعی شرکتی. چهار عامل اصلی اثرگذار بر رضایت شغلی عبارتند از شرایط کار، شخصیت کارمند، میزان درآمد و مسئولیت اجتماعی شرکتی. 

شرایط کار 

شرایط کار نقشی مهم در احساس رضایت شغلی کارکنان دارد. مولفه‌های بسیاری در شرایط کار تأثیرگذارند. آزادی‌ای که کارکنان در ارتباط با مدیرشان احساس می‌کنند در رضایت شغلی‌ آنها اثرگذار است. شرکتی که آموزش مناسب، تجهیزات لازم، آزادی و راحتی را برای کارکنانش فراهم می‌کند رضایت شغلی را برای آنان به ارمغان می‌آورد. نحوه ارتباط همکاران با یکدیگر، پذیرفتن مسئولیت کارها، و ایجاد احساس خوب در دیگران مولفه‌های مهم شرایط کاری هستند. 

شخصیت کارمند

شخصیت یک کارمند بر میزان رضایت او از شغل خود تأثیر می‌گذارد. CSE یا خودارزیابی فرد تعیین‌کننده نهایی سطح رضایت اوست. یک کارمند با خودارزیابی مثبت (کسی که به شایستگی و ارزش خود ایمان دارد) نسبت به افراد دارای خودارزیابی منفی رضایت شغلی بیشتری احساس می‌کند.

میزان درآمد 

شرایط مالی یک شغل نقشی مهم در رضایت شغلی دارد. البته پول می‌تواند تا یک دوره مشخص رضایت کارکنان را فراهم کند. وقتی کارکنان به نقطه‌ای برسند که بتوانند زندگی راحت و رفاه را برای خود فراهم کنند، پول دیگر نمی‌تواند در قالب افزایش درآمد به کارمند انگیزه بدهد یا او را راضی کند. 

مسئولیت اجتماعی شرکتی 

مسئولیت اجتماعی شرکتی عاملی است که در صورت اجرای صحیح می‌تواند رضایت شغلی را افزایش دهد. کارکنان از شرکت‌هایی که اقدامات مسئولیت اجتماعی را انجام می‌دهند رضایت بیشتری دارند. وقتی که خط مشی مسئولیت اجتماعی شرکتی با ایده‌های کارکنان در مورد مسئولیت اجتماعی همسو است، احساس رضایت شغلی در آنها بیشتر می‌شود. به این ترتیب افراد احساس می‌کنند که دارند در قبال کره زمین حرکت مثبتی انجام می‌دهند. 

عوامل رضایت شغلی

پیشنهاد خواندنی: 10 راه برای بهبود عملکرد کارکنان

 

نظریه رضایت شغلی 

نظریه‌های مختلف رضایت شغلی به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از تأثیر رضایت شغلی داشته باشیم. این نظریه‌ها شرایط لازم برای افزایش رضایتمندی در محیط کار را بهبود می‌بخشند و نشان می‌دهند که کارکنان برای داشتن تجربه حس رضایت به چه چیزهایی نیاز دارند. 
چهار نظریه اصلی که به درک رضایت شغلی کمک می‌کنند عبارتند از: سلسله مراتب نیازهای مازلو، نظریه دو عاملی هرزبرگ، مدل ویژگی‌های شغلی و رویکرد شخصیتی.

سلسله مراتب نیازهای مازلو

سلسله مراتب نیازهای مازلو به شکل یک هرم طراحی شده است تا نشان دهد که برآورده ساختن نیازهای افراد در سطوح پایین‌تر به آنها کمک می‌کند که به سمت بالای هرم حرکت کنند. 

پایه هرم را نیازهای فیزیولوژیکی تشکیل می‌دهد. همینطور که بالاتر می‌رویم، نیاز به امنیت، احساس عشق و تعلق و نیاز به عزت نفس را می‌بینیم. آخرین دسته نیازها نیز در نوک هرم قرار دارد، یعنی خودشکوفایی. 

سازمان‎‌ها می‌توانند با فراهم کردن امکاناتی مانند دستگاه‌های خودکار فروش خوراکی و مزایایی مانند بیمه سلامت، حقوق و دستمزد، و دیگر مزایای مالی و غیر مالی نیازهای فیزیولوژیکی کارکنان خود را برآورده سازند. 

هنگامی که نیازهای فیزیولوژیکی کارکنان رفع شد، نوبت به نیاز احساس امنیت در محیط کار می‌رسد. وجود یک محیط کار امن و مثبت در سازمان به آنها کمک می‌کند که این نیاز کارکنان را برآورده کنند. 

قدردانی از سوی مدیر و همکاران می‌تواند به کارکنان کمک کند که احساس عشق و تعلق را تجربه کنند. این نیاز در سطح بعدی سلسله مراتب نیازها قرار دارد. 

برای اینکه کارمند احساس عزت نفس داشته باشد، باید به این باور برسد که اقدامات او در جهت موفقیت شرکت است و حرفه‌اش روزبه‌روز بیشتر پیشرفت می‌کند. به منظور رسیدن به احساس خودشکوفایی نیز کارکنان باید این احساس را داشته باشند که تمام تلاش خود را می‌کنند. چنین حسی به آنها کمک می‌کند که باانگیزه و توانمند باشند و رضایت شغلی را تجربه کنند. 

نظریه انگیزش – بهداشت

بر اساس نظریه دو عاملی هرزبرگ، انگیزه و بهداشت دو عامل اصلی هستند که باعث رضایت کارکنان می‌شوند.

انگیزه منجر به رضایت می‌شود، در حالی که بهداشت موجب کاهش نارضایتی می‌گردد.

عوامل انگیزه‌بخش رضایت شغلی را بهبود می‌بخشند. این عوامل عبارتند از عملکرد و موفقیت، قدردانی، جایگاه شغلی، مسئولیت‌پذیری، کار، رشد فردی و فرصت‌های پیشرفت. عوامل انگیزشی در محل کار باید بهبود پیدا کنند. 

حقوق کم، شرایط کاری نامناسب، فضای کاری نامناسب، روابط ناسالم یا سمی با مدیر و همکاران، و کیفیت پایین نظارت در محیط کاری می توانند به عنوان عوامل نارضایتی عمل کنند. عدم بهبود چنین شرایطی منجر به نارضایتی کارکنان خواهد شد.

مدل ویژگی‌های شغلی

هاکمن و اولدهام مدل ویژگی‌های شغلی را در سال 1976 طراحی کردند.  این مدل به کارفرمایان کمک می‌کند تا فعالیت کارکنان خود را غنی‌تر سازند و آن را جذاب‌تر کنند. بر اساس این مدل، پنج ویژگی تنوع مهارت، هویت شغل، اهمیت شغل، استقلال و بازخورد می‌توانند تغییراتی ایجاد کنند تا کار جذاب‌تر، انگیزه‌بخش‌تر و رضایت‌بخش‌تر شود.
کارمندان می توانند از طریق تنوع مهارت، هویت شغل و اهمیت شغل، کار معناداری را تجربه کنند. استقلال باعث می‌شود کارکنان در قبال نتایج کار خود احساس مسئولیت کنند. بازخورد به کارکنان کمک می‌کند تا تأثیر کار خود را درک کرده و در صورت نیاز تغییراتی ایجاد نمایند.

همه اینها در نهایت به انگیزه درونی بالا، عملکرد کاری باکیفیت، رضایت شغلی بالا، تعداد غیبت کمتر و کاهش نرخ خروج منتهی می‌گردد. 

رویکرد شخصیتی

استاو، بل و کلاوزن نظریه شخصیتی یا نظریه آزمایشی را طراحی کردند که بر گرایش و روحیه کارمند تمرکز داشت. آنها اشاره کردند که تمایل گرایش‌های افراد بر رضایت شغلی آنها تأثیر می‌گذارد. به همین دلیل است که آنچه یک کارمند به عنوان یک تجربه مثبت درک می‌کند ممکن است برای یک کارمند تجربه متفاوتی به نظر برسد. 

به عنوان مثال، یک فرد برونگرا از محیط کاری با فضای باز استقبال می‌کند، در حالیکه یک فرد درونگرا داشتن یک اتاق با فضای مخصوص خودش را ترجیح می‌دهد.

نظریه رضایت شغلی

نمونه‌های رضایت شغلی

کارکنان شغلی را رضایت‌بخش می‌دانند که با که با اهداف و انتظارات آنها هماهنگی دارد. آنها می‌خواهند که کارشان رضایت‌بخش، چالش‌برانگیز و سرگرم‌کننده باشد. بیایید  به نمونه‌های مختلفی که رضایت شغلی را نشان می‌دهند نگاهی بیندازیم.

موقعیت مکانی: فردی که در مکانی پر جنب‌وجوش و زیبا در نزدیکی خانه خود کار می‌کند، نسبت به فردی که مجبور است برای رسیدن به محل کار خود در محیطی ناخوشایند ساعت‌ها در مسیر رفت‌آمد باشد، رضایت شغلی بیشتری دارد.

فرهنگ: فرهنگ بر رضایت شغلی کارکنان اثرگذار است. اگر فرهنگ - جریان ارتباطات، تفاوت قدرت، آزادی بیان و غیره - با عادات و انتظارات کارمند همسو باشد، شانس رضایت شغلی را افزایش می‌دهد.

وظایف: اگر وظایف روزانه چالش‌برانگیز و متفاوت باشند، کارکنان پس به انجام رساندن آنها احساس خوبی خواهند داشت. به این ترتیب در مقایسه با زمانی که تنها کارهای روزمره را انجام می‌دهند احساس رضایت بیشتری دارند و کارها برایشان جذاب‌تر است. 

روابط کارکنان: اگر کارکنان روابط سالمی داشته باشند و به یکدیگر اعتماد کنند، فضای کاری شاد و آرامی ایجاد بین‌شان می‌شود، و رضایت شغلی آنها نیز افزایش پیدا خواهد کرد. 

نتایج رضایت شغلی 

رضایت شغلی چه مزایایی دارد؟ 

بهره‌وری – کارکنانی که از کارشان راضی هستند معمولاً عملکرد بهتر و خروجی بیشتری دارند.

رفتار شهروندی سازمانی (OCB) - کارکنانی که رضایت شغلی را تجربه می‌کنند، مفید و مثبت واقع می‌شوند. آنها درباره سازمان خود با علاقه‌مندی صحبت می‌کنند، دوست دارند به دیگران کمک کنند و فراتر از انتظارات عمل می‌کنند.

مشتریان راضی - کارکنان تنها زمانی می‌توانند بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه دهند که از شغل خود راضی باشند. بنابراین، کارمند راضی برابر است با مشتریان راضی.

زندگی ‌رضایت‌بخش - شغل اکثر افراد نقش مهمی در زندگی آنها ایفا می‌کند، زیرا بیشتر وقت خود را صرف انجام آن می‌کنند. از این رو، حس خوشحالی و رضایتمندی کلی آنها بستگی به این دارد که آیا از شغل خود راضی هستند یا خیر.

منبع: studymaster.co.uk

نظرات و پیشنهاد های خود را برای ما ارسال نمایید.